پایگاه اطلاعرسانی اصلاح
انفاق به دو بخش واجب و مستحب تقسیم میشود که به تشریح هر کدام میپردازیم:
الف: انفاق واجب:
زکات –که یکی از انفاقهای واجب میباشد-، یکی از ارکان مهم اسلام است و دلایل قطعی در ثبوت آن باعث شده که در زمرهی واجبات شناخته شدهی بالضروره باشد و منکر آن کافر محسوب میشود. آیات و احادیث فراوانی بر وجوب انفاق آمدهاند که به بخشی از آنها اشاره میشود:
خداوند متعال میفرماید:
وَأَقِیمُوا الصَّلاةَ وَآتُوا الزَّکَاةَ[1] یعنی: نماز را به پای دارید و زکات را بپردازید.
امر به زکات به طور مکرر در آیات متعددی ذکر شده است و واژهی زکات در سی و دو جای قرآن آمده است.
امامان بخاری و مسلم و سایرین روایت کردهاند که پیامبر(ص) فرمودهاند:
بُنِی الاسلامُ عَلی خَمْسٍ: شَهادَةِ أَنْ لا الهَ الَّا اللّهُ، وَ أنَّ مُحَمَّداً رَسولُ اللّهِ، وَ اِقامِ الصّلاة، وَ اِیتاء الزَّکاهِ، وَالْحَجِّ، وَ صَوْمِ رَمَضانَ یعنی: اسلام بر پنج اصل استوار است: گواهی به اینکه معبودی جز الله نیست و محمد(ص) فرستاده و رسول خدا است و اقامهی نماز و پرداخت زکات و انجام دادن مراسم حج و روزهی ماه رمضان.
همچنین پیامبر (ص) در حدیثی که شیخان (بخاری و مسلم) بر روایت آن اتفاق دارند، خطاب به معاذ (رض) - هنگامی که او را به یمن فرستاد – فرمودند:
...فَانْ هُمْ أَطاعُوا لِذالِکَ فَأَعْلِمْهُمْ أَنَّ اللهَ قَدِ افْتَرَضَ عَلَیهِمْ صَدَقَةً تُؤْخَذُ مِنْ أغْنِیائِهِمْ فَتُرَدُّ عَلی فُقَرائِهِمْ. یعنی: ... اگر آنان اطاعت کردند، سپس آنان را آگاه کن که خداوند، [در اموال آنها] زکات را واجب نموده است که از مسلمانان ثروتمند گرفته و به فقرای آنان پرداخت میشود.
این نوع انفاق به دو دسته تقسیم میشود:
1. «زکات»: قرآن از آن به صدقه نام برده است و در اصطلاح فقهی به نام «زکات» از آن یاد میشود. زکات با شرایط خاص خود که در کتب فقهی آمده است، بر مسلمانان واجب میشود. این نوع انفاق در میان اصناف هشتگانهی ذیل تقسیم میشود:
إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاکِینِ وَالْعَامِلِینَ عَلَیهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِی الرِّقَابِ وَالْغَارِمِینَ وَفِی سَبِیلِ اللَّهِ وَاِبْنِ السَّبِیلِ فَرِیضَةً مِنْ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ[2] یعنی: زکات مخصوص مستمندان، بیچارگان، گردآورندگان آن، کسانی که جلب محبتشان ]برای پذیرش اسلام...[ میشود. ]آزادی[ بندگان، ]پرداخت بدهی[ بدهکاران، ]صرف[ در راه ]تقویت آیین[ خدا، و واماندگان در راه میباشد. این یک فریضهی مهم الهی است و خدا دانا و حکیم است.
2. زکات فطریه: علاوه بر زکاتی که به داراییهایی که از طریق کار مشروع بهدست میآید، تعلّق میگیرد، نوع دیگری از زکات نیز بهنام زکات فطریه (زکات بدن)، به انسان تعلق میگیرد که با غروب آخرین روز ماه مبارک رمضان واجب میگردد بهطوری که بر هر فرد مسلمان توانمندی واجب است که در روز عید فطر، فطریهی خود و افراد تحت تکفل خود را بپردازد. در مورد فلسفهی وجوب زکات فطریه از ابن عباس روایت شده، که گفته است:
«رسول خدا(ص) زکات فطریه را فرض گردانیده است تا شخص روزهدار را از گناه سخنان لغو و بیهوده پاک گرداند و نیز طعامی باشد برای مستمندان و بینوایان.»[3]
حکم کسی که از پرداخت انفاق واجب خودداری میکند:
1- حکم کسی که آن را پرداخت نمیکند و منکر آن است: آن چنان که بیان شد، زکات یکی از ارکان اسلام است و بعد از شهادتین و نماز، سومین رکن است و فقها اجماع دارند که اگر کسی وجوب زکات را انکار نماید، کافر و از اسلام مرتد شده است. زیرا زکات از اموری است که وجوب آن به سادگی قابل درک بوده و عام و خاص مسلمانان به وجوب پرداخت آن آگاه هستند و در این مورد نیازی به دلیل و برهان ندارند.
امام نووی به نقل از خطابی میگوید: کسی که در این دوران وجوب زکات را انکار نماید به اجماع علمای مسلمان کافر است... و نیز میگوید: در میان مسلمانان علم به وجوب زکات انتشار یافته و خاص و عام [مسلمانان] آن را دریافتهاند و عالم و جاهل به آن آگاه هستند. عذر هیچکس در تأویل [آیات] زکات و انکار آن قابل قبول نیست؛ همچنین عذر کسی که منکر حکمی باشد که علمای امت اسلامی بر آن اجماع دارند و شخص از بودن آن حکم آگاه باشد، قابل قبول نیست، مانند نمازهای پنجگانه، روزهی ماه رمضان، غسل جنابت، تحریم زنا، تحریم نکاح محارم و...[4]
ابن حجر عسقلانی میگوید: کسی که حقیقت وجوب زکات را انکار نماید، کافر است.[5]
2- حکم کسی که به دلیل بخل و خسّت نفس، زکات را پرداخت نمیکند: کسی که زکات را نمیدهد، لیکن به وجوب آن اعتقاد داشته و معترف است، فاسق و گناهکار است و در آخرت به سختترین عذاب دچار میشود. خداوند متعال میفرماید:
یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّ کَثِیراً مِنْ الأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَیأْکُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَیصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ وَالَّذِینَ یکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلا ینفِقُونَهَا فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِیمٍ*یوْمَ یحْمَى عَلَیهَا فِی نَارِ جَهَنَّمَ فَتُکْوَى بِهَا جِبَاهُهُمْ وَجُنُوبُهُمْ وَظُهُورُهُمْ هَذَا مَا کَنَزْتُمْ لأَنفُسِکُمْ فَذُوقُوا مَا کُنتُمْ تَکْنِزُونَ[6] یعنی: و کسانی که زر و سیم را گنجینه میکنند و زکات آن را در راه خدا نمیدهند، ایشان را عذابی دردناک خبر ده. روزی که آن [گنجینه]ها را در آتش دوزخ بگدازند و پیشانی و پهلو و پشت آنان را با آنها داغ کنند [و گویند] این است آن چه برای خود اندوختید، پس [کیفر] آن چه را میاندوختید، بچشید.
ب: انفاق مستحب:
این نوع انفاق بعد از ادای انفاق واجب مطرح میگردد و منفق به دلخواه خود و بدون اجبار آن را پرداخت میکند که در اینصورت ثواب انفاق واجب را کسب کرده است و یا اینکه آنرا نمیپردازد که در اینصورت گناهی بر او نیست. ولی اسلام بر انجام و ادای آن تأکید فراوان دارد و قرآن در این رابطه میفرماید:
مَثَلُ الَّذِینَ ینفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ کَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِی کُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَاللَّهُ یضَاعِفُ لِمَنْ یشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ[7] یعنی: ................. .
الَّذِینَ ینفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ بِاللَّیلِ وَالنَّهَارِ سِرّاً وَعَلانِیةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلا خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَلا هُمْ یحْزَنُونَ[8] یعنی: ..................
پیامبر(ص) این رابطه میفرماید:
«إتّقوا النّار و لو بشقِّ تَمرة فإن لم تجدوا فبَِکلمة طیبة» یعنی: «میان خود و آتش مانعی قرار دهید اگر چه با نصف خرمایی باشد، اگر نیافتید پس با کلمهی نیکویی [میان خود و آتش مانع قرار دهید].»
پاورقیها و منابع
--------------------------------------------------------------------------------
[1]- قرآن کریم، سورهی بقره، آیهی 43.
[2]- قرآن کریم، سورهی توبة، آیهی 60.
[3]- حکمت زکات فطر در این روایت دو چیز بیان شده است: 1. پاک شدن روزهداران از گناه سخنان لغو و بیهوده: روزهی کامل آن است که انسان علاوه بر حفظ بطن و فرج خود، زبان و دیگر جوارح و اعضای خود را نیز حفظ کند. با توجه به ضعف بشری کمتر کسی از عهدهی حفظ تمام جوارح خود بر میآید، زکات فطر در آخر این ماه واجب گردیده است تا آثار گناهان این جوارح را پاک کرده و برخی از نواقصات روزه را جبران نماید. 2. اطعام مساکین و کمک به مستمندان: روز عید، روز فرح و شادی عمومی است و باید همهی افراد جامعه از این فرح و شادی برخوردار گردند، ولی چون مستمندان و بینوایانی که قوت روز عید را در اختیار ندارند نمیتوانند از این فرح و شادی برخوردار شوند، خداوند حکیم زکات فطر را در این روز واجب کرده است تا آنان هم بتوانند با تهیهی قوت این روز مبارک در این فرح و شادی شرکت کنند. « دکتر یوسف قرضاوی، فقه الزکاة، ج 2، ص 922 – 921.»
[4]- شرح مسلم: 1/205.
-[5]-فتح الباری:3/262.
[6]- قرآن کریم، سورهی توبه، آیهی 34 تا 35.
[7] - قرآن کریم، سورهی بقره، آیهی 261.
[8] - قرآن کریم، سورهی بقره، آیهی 274.
نظرات